مدتها بود که میخواستم دربارهی هدیه دادن و داستان Free Giveaway در شبکههای اجتماعی صحبت کنم که فرصت نمیشد. اما این اواخر اتفاقهای جالبی افتاد که حیفام آمد موضوع را بسوزانم و حرفی از این داغِ دوباره سربازکرده به زبان نیاورم. موضوع بر سر ازدواج ۲ زوج توییتری بود و اعلام شدن این ازدواجها باعث شد تا توییتر ایران به یکبار بترکد.
سر ۲ زوج هم اشتباه رایج را تکرار نکردهام و خودم حواسام به موضوع بوده است. منظورم از ۲ زوج، واقعا ۲ زوج است. یعنی به عبارتی ۲ تا ۲ نفر که با هم ازدواج کردهاند و سرجمع میشوند ۴ نفر. یک پای زوج اول خانم حورا وکیلی بود و از زوج دوم، نیما شفیعزاده را میشناسم. عمومی کردن این ازدواجها در فضای توییتر باعث شد تا حجم زیادی از تبریک و تهنیت و شادباش و از این چیزها به سمت این زوجها روانه شود. خب این خیلی خوب است که مردم ما از شادی دیگران خوشحال میشوند و دوست دارند در تبریک گفتن از همدیگر سبقت بگیرند. اما ماجرا بزرگ شد. خیلی هم بزرگ شد. تا جایی که خود حورا وکیلی گفت «حالا دیگر فقط دونالد ترامپ و وزیر جوان عروسی من را تبریک نگفتهاند». از قضا زد و وزیر جوان هم در فضای توییتر این ازدواج میمون و مبارک را به این خانم تبریک گفتند.
کاری به این ندارم که چطور میشود در شبکهای حاضر باشی که خودت در فیلتر شدن آن نقش داشتهای. مسالهام این است که این قضیه حسابی ترند شد و تبدیل شد به یک جریان تبلیغاتی برای شرکتها و سازمانها. این یکی گفت من شام عروسی را میدهم. آن دیگری گفت من هم نهار فرداییاش را میدهم. یک سایت فروش محصولات جنسی آمد و یک سری پیشنهادهای خاکبرسری مطرح کرد. یک شرکت ماست و پنیرسازی مصرف یک سال لبنیات این زوجها را تقبل کرد و یک شرکت بیسکوییتسازی را به چالش کشید! نخندید! واقعا آمد گفت من این را میدهم؛ آقای صاحب شرکت فلانی، شما چه چیزی به این زوجها هدیه میدهی؟!
باورکردنی نیست. همه داشتند یک چیزی میدادند. هر کسی در حد تواناش یک چیزی هدیه میداد و سعی میکرد از این نمد کلاهی برای خودش درست کند. ظاهر کار حالت مشارکت داشت؛ اما در باطن کاملا معلوم بود که میخواهند خودشان را در خلال کار معرفی کنند. خیلی برایم عجیب بود که شرکتهای ایرانی این کار را یاد گرفتهاند و حالا دارند با این شکل عجیب و افراطی از آن استفاده میکنند. این داستانها را که دیدم، یاد مراجرای آتشسوزی جنگلهای کالیفرنیا در سال ۲۰۱۸ افتادم.
در آن زمان، یکی از افراد حاضر در صحنهی آتشسوزی به نام الین پیرس (Allyn Pierce)، عکسی از وانت تویوتا تاندرا (Toyota Tundra) خود در اینستاگرام گذاشت و اعلام کرد که برای نجات دادن جان چند نفر از اهالی گرفتار در حریق، مجبور شده است با ماشین به دل آتش بزند. عکس نشان میداد که تراک نازنین این آقا کاملا سوخته و عملا غیرقابل استفاده است. اما ناگهان یک اتفاق عجیب افتاد. اکانت رسمی تویوتای امریکا در اینستاگرام، فرصت را غنیمت شمرد و در کامنتی اعلام کرد که خودروی تویوتا تاندرا را برای این شهروند کالیفرنیایی با مشابه نوی آن تعویض خواهد کرد.
حرکت تویوتا را که با حرکت دوستان وطنی مقایسه میکنم، به نظرم سطح کیفی تفاوتها خیلی زیاد است. دقت کنید که گفتم سطح کیفی و حرفی از کمیت نزدم. حرکت تویوتا خیلی بزرگ به نظر میرسید و باعث شد نام این برند تا چند روز حسابی سر زبانها باشد. چون کار خاصی بود و کمتر شرکتی حاضر به انجام این کار میشد. اما کدام یک از نامهای ایرانی هدیهدهنده در رویداد ازدواجکنان سلبریتیهای توییتری را یادمان مانده است؟ من اصلا غریبهپرست نیستم و از نظر من، مرغ همسایه هم کاملا مرغ است. اما لازم میدانم با گفتن این نکته، عرایضام را تمام کنم. حتما شما هم دیوارهایی را که به چسباندن آگهی و تراکت اختصاص پیدا کردهاند دیدهاید. همه سعی میکنند آگهیهای کاغذیشان را روی همین دیوارها بچسبانند و با کنار هم قرار دادن تعداد بیشتری از آگهیها، شانس دیده شدنشان را افزایش دهند. اما به نظر من، حضور در جایی که بقیه هم دارند بر سر آن رقابت میکنند، ارزشی ایجاد نخواهد کرد. سعی کنیم یکتا باشیم و یک کار خاص بکنیم. حتی اگر قرار باشد در سوشال مدیا به زوجهای جوان هدیه بدهیم.
منبع عکس کاور این پست، سایت Shutterstock است. عکس را نخریدهام. به هر حال ارزش و اعتبار عکس به همین سایت تعلق میگیرد.