برای من مفهوم گیلتی پلژر (Guilty Pleasure) یک مفهوم دوستداشتنی است. منظور از گیلتی پلژر آن چیزی است که ما یا دوست نداریم انجام بدهیم یا اینکه نمیخواهیم به صورت عمومی انجام بدهیم؛ اما در نهایت آن کار را انجام میدهیم! چرا دوست نداریم یا نمیخواهیم انجام بدهیم؟ چون از قضاوت شدن توسط دیگران میترسیم. اما چرا انجاماش میدهیم؟ خیلی ساده است؛ زیرا از انجام دادن آن کار لذت میبریم. اگر بخواهیم این اصطلاح را ترجمه کنیم، باید به چیزی در مایههای «لذت گناهآلود» یا «لذت همراه با حس گناه» رضایت بدهیم. اما من که حیفام میآید خود عبارت اصلی را کنار بگذارم و از ترجمهی فارسی استفاده کنم. اشکالی ندارد؛ بگذارید در مورد این یک اصطلاح خاص هم که شده، زبان فارسی را نادیده بگیریم!
منظور از این اصطلاح، چیزی است که نباید دوست داشته باشید، اما دارید! دست خودتان هم نیست. میتواند چیز قابل گفتنی باشد یا اینکه اصلا قادر به بیان آن نباشید؛ از آن دست کارهایی که توی بازی شجاعت یا حقیقت از آدم میخواهند تا انجام بدهد. حتی میتواند اینقدر هم خصوصی نباشد و بتوان به راحتی به آن اشاره کرد. مثلا سیگار کشیدن به راحتی میتواند گیلتی پلژر خیلی از افراد باشد. آنها میدانند که این کار درست نیست؛ اما از آن لذت میبرند و پشت سرهم سیگار میکشند. بیایید چند مثال خوب دیگر برایتان بزنم.
مثلا ممکن است شما از شنیدن آهنگ جتلمن ساسی لذت ببرید و حسابی هم با آن برقصید. اما دوست ندارید که رفقایتان بدانند که شما به این سبک از آهنگها گوش میدهید. یا مثلا زمانی که این آهنگ را داخل ماشینتان گذاشتهاید و به یک چهارراه میرسید که چراغ آن قرمز است، ناخودآگاه ولوم ضبط را کم میکنید. اگر هم این کار را نکنید، با بالابردن شیشه سعی میکنید نگذارید بقیه متوجه شوند شما به چه چیزی گوش میدهید. این خود گیلتی پلژر است.
جالب است بدانید که خیلی از پرخوریها هم گیلتی پلژر محسوب میشوند. مثلا زمانی که به اندازهی کافی کیک شکلاتی خوردهاید و باز هم دلتان میخواهد، احتمال اینکه یک برش دیگر هم بردارید خیلی زیاد است. در حین خوردن این اسلایس، احتمال به وجود آمدن حس گیلتی پلژر در شما خیلی زیاد است. فکر میکنم خیلیها این حس را تجربه کردهاند. اصلا چرا فقط دربارهی پرخوری حرف بزنیم؟ خود فست فود از رایجترین انواع گیلتی پلژر است. چه کسی هست که نداند خوردن فست فود مضر است؟ تقریبا همه از ضررهای فست فود آگاه هستند و آگاهانه به این لذت مضر تن میدهند. خود من که بارها به این لذت همراه با حس گناه دچار بودهام و احتمالا بارهای مکرر دیگری هم خواهم بود.
فضولی کردن یکی دیگر از انواع رایج گیلتی پلژر است. همهی ما میدانیم که این کار اصلا درست نیست و هیچ اصل اخلاقی آن را نمیپسندد. اما به محض اینکه شاخکهایمان دربارهی یک نفر یا یک موضوع تکان میخورند، دیگر نمیتوانیم جلوی خودمان را بگیریم. مثال رایج این موضوع، نگاه کردن به گوشی موبایل دیگران در مترو و اتوبوس است. این کار را هیچکس نمیپسندد؛ اما اگر ناخودآگاه نگاهمان به گوشی کسی بیفتد، خیلی سخت میتوانیم از این کار دست برداریم. ما لذت میبریم از اینکه پیامهای تلگرامی یک نفر را بخوانیم یا اینکه به تماس تصویری او با دوست پسر یا دوست دخترش خیره شویم.
ما لذت میبریم از اینکه پیامهای تلگرامی یک نفر را بخوانیم.
آها این یکی خیلی باحال است. تقریبا هیچکسی نیست که در هنگام چک اوت (Checkout) هتل و تحویل دادن اتاق، صابون و مسواک و دمپایی حمام را از توی سرویس برنداشته باشد. این کار خندهدار را همه انجام دادهایم و با وجود اینکه میدانیم کار درستی نیست، باز هم این کار را تکرار میکنیم. ما میدانیم که دیگران با دانستن این حقیقت دربارهی ما قضاوت میکنند؛ اما باز هم در هنگام بیرون آمدن از اتاق نمیتوانیم از خیر ۴تا دمپایی و صابون و خمیردندان بگذریم و آنها را به عنوان یادگاری هم که شده برمیداریم. این یک از انواع رایج و همهگیر گیلتی پلژر در نسل بشر است و به جغرافیای محل سکونت هم ربطی ندارد.
از مثالها که خارج شویم، یک چیزی دائم حواس من را پرت میکند. اینکه داشتن گیلتی پلژر ذاتا میتواند در تعریف دورویی و ریاکاری قرار بگیرد. به هر حال کسی که گیلتی پلژر دارد، یا نمیخواهد یا نمیتواند این کار را جلوی دیگران به زبان بیاورد. حتی ممکن است اگر از او بپرسید که آیا کار خاصی را انجام میدهد یا خیر، در جواب به شما بگوید که مطلقا آن کار را انجام نمیدهد؛ اما در خلوت خود چنین گیلتی پلژری را دارد و حسابی هم به آن معتاد شده است. به نظرم نباید به آدمها گیر داد. حالا اگر زمانی هم فهمیدید گیلتی پلژر دوست یا آشنایتان چیست، به چشم مچگیری به آن نگاه نکنید. به هر حال هر کسی چیزهایی برای پنهان کردن دارد.
منبع عکس کاور این پست، سایت Shutterstock است. عکس را نخریدهام. به هر حال ارزش و اعتبار عکس به همین سایت تعلق میگیرد.
سلام به همه به نظر من مثل خیلی هنجار های دیگه گیلتی پلژر هم از اوت دست چیزهایی که تو دهه های مختلف با تغییر فرهنگ،طرز تفکر های به ظاهر روشن فکرانه به وجود اوردنش مثلا گوش دادن به آهنگ های شماعی زاده:))))) یا خواننده های هم سبکش تو یه بازه زمانی خیلی متداول بود و بدون خجالت این کارو میکردن یا فیلم هندی هایی که این روزها با جوک هایی که راجع بشون میگن صفحه های مجازی داغ شده،یه زمانی داشتن ویدئو های فیلم هندی خیلی هم سوکسه داشت بین جوونا…آمیتاباچان .هنرپیشه محبوب دهه شصتی ها…پس حالمون باهرچی خوشه،خوشه… ادامهی کامنت »
هانیه جان حرفت درسته
ولی باید هزینه و منفعت کنی ببینی آیا حاضری خودت رو در برابر قضاوت دیگران قرار بدی یا نه.