نمیدانم چه شد که باز هم به صورت اتفاقی گذرم به بلاگ هاب اسپات افتاد. این روزها دربارهی هر چیزی که سرچ میکنم که یک ربطی به مارکتینگ دارد، محال است هاب اسپات را در صدر نتایج جستجو نبینم. این همان چیزی است که منجر به رهبری فکری این شرکت شده و ارادت ویژهای را در من نسبت به خوش ایجاد کرده است. بگذریم، داشتم تعریف میکردم که خیلی یکهویی با یک پست وبلاگی دربارهی ساختار تیم مارکتینگ مواجه شدم.
من از قبل یک ایدهی کلی دربارهی اینکه چه افرادی و با چه مهارتهایی باید در تیم مارکتینگ حضور داشته باشند، برای خودم متصور بودم. ولی این پست حسابی دنیای ذهنیام را ویران کرد! مطلب توسط آقای مایک وولپه (Mike Volpe) نوشته شده (که من نمیشناسماش) و مربوط به همایش سالانهی اینباند ۲۰۱۴ است. از آن زمان تقریبا ۵ سال گذشته است؛ اما ساختار تیم مارکتینگ مد نظر آقای وولپه به قدری قوی طراحی شده است که به نظرم تا سالهای سال میتواند با همین شکل دوام بیاورد.
هاب اسپات از مدل اینباند مارکتینگ (Inbound Marketing) استفاده میکند که در ایران گاهی با نام بازاریابی جذبی هم معرفی میشود. پس هیچ نباید تعجب کنیم که در ساختار معرفیشده، همهچیز بر اساس مدل اینباند طراحی شده باشد. آقای وولپه سعی کرده است ساختار تیم مارکتینگ را در سایزهای مختلف تشریح کند و برای هر سازمانی، یک راهحل ارائه بدهد.
اول اینکه ایشان هر تیم مارکتینگ را به ۳ گروه کلی جذب (Attract)، تبدیل (Convert) و بستن (Close) تقسیم کرده است. منظور از بستن هم که همان فروش نهایی است. این مدل به نظر من خیلی ساده و البته هوشمندانه است که باعث میشود هر کسی بداند دقیقا باید چه کاری را انجام دهد. دوما اینکه در تمام سایزهای تیمی سعی کرده است میزان منابع مورد نیاز برای هر گروه را مشخص کند. در تمام سایزها میبینیم که تیم جذب به بیشترین میزان منابع نیاز دارد. اما به نظر من ۲ تیم دیگر باید بیشترین میزان هوش و سواد را داشته باشند تا بتوانند مرحله به مرحله کار را پیش ببرند. در نهایت، خروجی کار هر یک از این تیمها روی تیم دیگر تاثیر میگذارد و بهترین ساختار تیم مارکتینگ حاصل میشود. افزایش مشتری و افزایش فروش چیزی است که از هر تیم مارکتینگ انتظار میرود و به نظرم این ساختار میتواند چنین هدفی را محقق کند.
ساختار تیم مارکتینگ نباید یکجانبه باشد و باید بالانسی در مایههای ساختار نام بردهشده را در آن پیاده کرد. من از این داستان نتیجه میگیرم که پرسه زدن نسبتا بیهدف من در دنیای مجازی و سردرآوردن ناگهانیام از چنین مقصدی بیهوده نبوده است. الان آن دنیای پیشفرض ذهنیام را دوباره بنا کردهام و فکر میکنم که این دنیا از حالا به بعد دیگر روی شاکلهی محکمی استوار است.
منبع عکس کاور این پست، سایت Unsplash است.