دیروز پریروز بود که در یکی از اپیزودهای پادکست ریست (Reset) شنیدم که عدهای دارند از قبل آمازون نان میخورند. خب این خیلی عادی است و اصلا باعث تعجب کسی نمیشود؛ به هر حال آمازون تعداد زیادی نیروی تماموقت و فصلی دارد که برای زنده ماندن این کسبوکار اینترنتی حیاتی هستند. اما منظور مجری، یعنی خانم آریل دیم-راس (Arielle Duhaime-Ross) این نبود. دقیقتر که گوش دادم، متوجه شدم که به صورت موازی با مارکتپلیس آمازون، عدهای به فکر افتادهاند تا برای بستهبندی محصولات به کمک فروشندههای آمازون بیایند.
موضوع بر سر این است که آمازون به فروشندهها و تامینکنندههای کالا اجازه میدهد تا کالاهایشان را در آمازون به فروش برسانند. اما آمازون یک سری استانداردهای حداقلی برای فروشندگان تعیین کرده است تا کالاها با هر سطحی از کیفیت در سرویس آمازون پرایم به دست مشتری نرسند. مهمترین ملاک ظاهری که آمازون برای قبول کردن کالا از تامینکنندگان در نظر گرفته، داشتن بستهبندی مناسب است. اما از آنجایی که خیلی از کالاها به صورت فلهای تامین میشوند، فروشندگان توانایی فروش آنها را به صورت عادی در آمازون ندارند. به همین دلیل است که عدهای از افراد باهوش به فکر افتادهاند تا با تاسیس شرکتهای بستهبندی، کار تامینکنندگان آمازون را راه بیندازند! به نظر من ایدهی درخشانی است که به عقل کمتر کسی میرسد. یعنی به وجود آمدن مارکتپلیس آمازون، منجر به راهافتادن یک اکوسیستم جانبی اینچنینی شده است.
درست است که بستهبندی کار چندان سادهای نیست و زمان و انرژی زیادی از این شرکتها میگیرد. از طرفی به نظر من مقیاسپذیر هم نیست و بزرگتر کردناش تنها با استفاده از نیروی انسانی بیشتری امکانپذیر است. ولی به هر حال چیزی است که نیاز روز بوده و موسس آن به درستی توانسته این نیاز را تشخیص بدهد. دارم با خودم فکر میکنم که مثل خیلی از چیزهای دیگر، چنین ایدهای در ایران هم قابل اجرا است. دیجیکالا مارکتپلیس بزرگی را راه انداخته است که هزاران فروشنده در آن فعالیت میکنند؛ اما ظاهرا از این خبرها در آن نیست. حداقل تا زمانی که من در دیجیکالا کار میکردم، چنین چیزی ندیده و نشنیده بودم. اما واقعا کپیکاریهایی از این دست را برای برطرف کردن نیاز روز لازم میدانم.
یادم میآید که خیلی از تولیدکنندگان صنایع دستی از جمله ترمه، خاتم، منبط و میناکاری در زمینهی بستهبندی ضعیف عمل میکردند. حتی خودم هم چند سفارش داشتم که به صورت شکسته و بهدردنخور به دستام رسید که به طور مشخص، ناشی از ضعف بستهبندی بود. اما میتوان گفت همانطور که آمازون برای تامینکنندگاناش استاندارد تعیین میکند و فضا را برای شکلگیری بیزنسهای کوچک به وجود میآورد، دیجیکالا هم میتواند چنین استانداردهایی را تعیین کند. با این کار، هم چند نفر بیشتر میتوانند در این بازار آشفتهی ایران مشغول به کار شوند و هم مشتریها از خریدهایشان رضایت بیشتری خواهند داشت. ظاهرش که یک معاملهی ۳سربرد است. دیجیکالا در کنار فروش اقساطی، به چنین چیزهایی هم نیاز دارد. من که پیشنهاد خودم را دادم!
منبع عکس کاور این پست، سایت Unsplash است.