همین ایموجی‌هایی که توی بساط دستفروش‌های کنار خیابان می‌بینیم. همین عروسک‌های پلاستیکی مسخره‌ای که هر کدام‌شان را ۱۰ هزار تومان می‌فروشند و به غیر از ۲ تکه پلاستیک و یک فنر چیز دیگری ندارند؛ همین‌ها را می‌گویم. همین‌ها باعث شدند که به نظرم بیاید باید یک چیزی درباره‌ی ایموجی (Emoji) بنویسم. مثلا یکی اینکه همین ایموجی‌ها یک بخش بزرگ از کنسرسیوم یونیکد (Unicode) هستند و تحت استانداردهای خاصی عمل می‌کنند. شرکت‌های... ادامه مطلب »

آنهایی که در زمینه‌ی برند و برندینگ کار می‌کنند، خیلی خوب می‌دانند که ایجاد برندآگاهی (Brand Awareness) کار یکی دو روز نیست؛ یعنی نمی‌شود با یک تبلیغ آنلاین یا آفلاین به بهترین و شناخته‌شده‌ترین برند تبدیل شد. این کار، یک پروسه‌ی مستمر است و باید به صورت پیوسته انجام شود. گاهی برای ایجاد برندآگاهی موثر لازم است چندین کار تبلیغاتی را به صورت هم‌زمان پیش ببرید و در خیلی از... ادامه مطلب »

دیروز درباره‌ی این که چطور می‌توان بخشی از برندآگاهی را اندازه گرفت، حرف زدم. امروز می‌خواهم در این باره صحبت کنم که برندآگاهی چطور منجر به این می‌شود که مشتریان، برند شما را با چیزهای خاصی معادل و یکی بدانند. احتمالا متوجه منظورم شده‌اید. زمانی که شما برندی داشته باشید که در بین مردم شناخته شده است، به این معنی است که مردم توی ذهن‌شان برند شما را با چیزهای... ادامه مطلب »

آگاهی از برند یا برندآگاهی ترجمه‌ای برای کلمه‌ی Brand Awareness است. منظور از برند آگاهی این است که آیا مردم برند شما را می‌شناسند و می‌توانند آن را متناظر با محصول یا سرویس شما بدانند. هر برندی در کنار کارهای بازاریابی که انجام می‌دهد، نیاز دارد که برندآگاهی را برای خودش اندازه بگیرد. ولی چطور باید این آگاهی را اندازه بگیریم؟ در دنیایی که همه کار نکردن‌شان را با افزایش برندآگاهی... ادامه مطلب »

ویپ (Vape) یکی از چیزهایی است که الان روی دور محبوبیت است؛ مخصوصا در بین جوان‌ها و نوجوان‌ها. توی خیابان کمتر دیده‌ام؛ اما در جمع‌های خصوصی و محل کارم بارها با این صحنه روبرو شده‌ام که کسی در حال کشیدن ویپ باشد. منظورم را خیلی‌ها متوجه می‌شوند؛ اما برای آنهایی که نمی‌دانند ویپ چیست می‌گویم که منظور از ویپ، نوع جدید سیگار است که گاهی اوقات با نام سیگار الکترونیکی... ادامه مطلب »

روابط عمومی از آن چیزهایی است که حضورش در کنار بازاریابی معنا پیدا می‌کند یا حداقل من این‌طوری فکر می‌کنم. توی روابط عمومی می‌خواهیم کاری کنیم تا مخاطب‌های ما درباره‌مان حس خوبی داشته باشند. حالا این مخاطب‌ها می‌توانند مشتری باشند، سرمایه‌گذار باشند، سهام‌دار باشند یا هر کار دیگری بکنند که به نحوی آنها را به برند ما مربوط کند. با استفاده از روابط عمومی خوب می‌توانیم چهره‌ی خوبی برای برندمان... ادامه مطلب »

امروز صبح ساعت ۱۰:۱۵ صبح از خواب بیدار شدم و وقتی موبایل‌ام را چک کردم، دیدم که یک پیامک یادآوری از سمت رهنما کالج دارم. توی پیامک یادآوری شده بود که امروز ساعت ۱۰ صبح آزمون دارم. ناگهان به خودم آمدم و لپ‌تاپ‌ام را باز کردم تا در فرصت باقی‌مانده در آزمون شرکت کنم. وقتی وارد سایت آزمون شدم، دیدم نام کاربری و کلمه عبور را ندارم. یاد آن ایمیل‌هایی... ادامه مطلب »

فرندز (Friends) را زمانی شروع کردم که به قول معروف، پشت کنکوری بودم. من یک سال پشت کنکور ماندم و وقتی هم که دانشگاه قبول شدم، ورودی ترم دوم بودم. پس به اندازه‌ی کافی زمان داشتم تا یک سریال گنده را تماشا کنم. قضیه مربوط به سال ۸۷ یا ۸۸ است و آن موقع از سال ۲۰۰۴ چند سالی گذشته بود. یعنی هر ۱۰ فصل سریال فرندز در دسترس بودند... ادامه مطلب »

من یودمی (Udemy) را خیلی دوست دارم؛ چون نادانی‌هایم را به روی‌ام می‌آورد. چون هر هفته ایمیل می‌زند و می‌گوید که این چیزها را بلد نیستی؛ یالا بیا و یادشان بگیر. چون مثل فروشگاه‌های لباس، همیشه در حال حراج است و فصل‌های حراج‌اش خیلی بیشتر از ۴ تا هستند. حراج‌هایی که حداقل ۹۰ درصد تخفیف می‌دهند و پرداخت مبلغ ۱۰ تا ۱۱ دلار هم که فشار چندانی به آدم نمی‌آورد.... ادامه مطلب »

روز چهارم اقامت من در کرمانشاه با تاسوعا هم‌زمان شد. همایش راهبری علی بابا در ۲ روز تاسوعا و عاشورا برگزار نمی‌شود و قرار است در این ۲ روز، کمی با هم‌گروهی‌ها تمرین کنیم. این کار در یک بازه‌ی ۲ساعته‌ی قبل از ظهر انجام می‌شود و باقی روز برای خودمان است. من به استفاده از این زمان برای تفریح در شهر فکر می‌کنم و در کنار آن، یکی از بنیادی‌ترین... ادامه مطلب »