اینترنت ملی را سر سفره‌ی زن و بچه‌ی خودتان ببرید

اینترنت ملی و کودکی که آرزوهایش به باد رفت

انگار قرار نیست این عبارت مضحک اینترنت ملی از یاد و خاطره‌ی ما حذف شود. ۲ ماه قبل و هم‌زمان با شلوغی‌های آبان ۹۸، اینترنت را قطع کردند و به طبع‌اش، استفاده از این اصطلاح بی‌معنی در میان مردم زیاد شد. ما در آن زمان، طعم تلخ اینترنت ملی را چشیدیم و فهمیدیم که چه خوابی برایمان دیده‌اند. اما امروز یک اتفاق مهم رخ داد که دوباره موجی از نگرانی‌ها درباره‌ی اینترنت ملی را به یاد مردم آورد.

گویا دولت روسیه هم در پایین‌بودن کرکره‌های اندیشه و تعقل، دست کمی از دولت ایران ندارد. طبق شنیده‌ها و گزارش رسمی BBC، روسیه در یکی دو روز گذشته، اینترنت ملی را به صورت آزمایشی تست کرده است. آن هم نه در اوضاع خاصِ امنیتی و قرارگیری در شرایطی که دولت ایران آن را شرایط ویژه می دانست. آن‌ها چنین کاری را در شرایط عادی انجام دادند تا ثابت کنند که می‌توانند اینترنت را ملی کنند. جالب این‌جا است که بلافاصله اعلام کرده‌اند در زمان قطع دسترسی به اینترنت جهانی و استفاده از این اینترنت ملی، مردم اصلا کمبود خاصی را احساس نکرده‌اند. حتی به زبان‌آوردن این عبارت هم هم خنده‌دار است و به قول مهران مدیری‌، شوخی‌اش هم قشنگ نیست؛ چه برسد به داشتن چنین طرز تفکر خام و کودکانه‌ای!

همین روس‌هایی که الان دم از اینترنت ملی می‌زنند، شکایت آنتی تراست علیه گوگل تنظیم می‌کنند و می‌خواهند خودشان را انسان‌های مدرن و اهل دیالوگی نشان بدهند. ولی دوست من! شما برای این‌که بتوانی از مزایای دنیای آزاد استفاده کنی، ابتدا باید یاد بگیری بر اساس قوانین همین دنیا بازی کنی. تازه آن‌موقع است که می‌توانی حق اعتراض داشته باشی. شما که موتور جستجو را با یندکس (Yandex) ملی کرده‌اید؛ پیام‌رسان را با وی‌کی (VK) ملی کرده اید؛ سرویس ایمیل ملی mail.ru را هم دارید. تازه این‌ها چیزهایی هستند که من می‌شناسم و از خیلی سرویس‌های ملی‌تان خبر ندارم. کسی چه می‌داند، لابد کارتان را راه می‌اندازند. خب حالا مشکل‌تان چیست؟ لطفا این اداها را در نیاورید و یکباره اینترنت را قطع کنید تا خیال خودتان و جهانیان راحت شود. اصلا به فکر مردم‌تان هم نباشید. می‌توانید با این تفکر که هیچ دولت authoritarian دیگری به فکر مردم‌اش نیست خودتان را توجیه کنید.

چرا در نمونه‌های واضح پیشرفت به خارجی‌ها استناد و اقتدا نمی‌کنیم و تنها در گند زدن‌ها یادمان می‌افتد که توانایی تقلید کردن و پیروی را داریم؟

برای من این موضوع خیلی جالب است که حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهوری ایران، موضع خودش را اعلام کرده و گفته که «ما خیلی زودتر از روس‌ها این کار را شروع کرده بودیم. پس چرا زودتر از آن‌ها نتیجه نگرفتیم؟» من خیلی تعجب می‌کنم که چرا در نمونه‌های واضح پیشرفت به خارجی‌ها استناد و اقتدا نمی‌کنیم و تنها در گند زدن‌ها یادمان می‌افتد که توانایی تقلید کردن و پیروی را داریم؟

یکی هم نیست که مردانه برود و به آقایان بگوید که چیزی به نام اینترنت ملی اصولا وجود ندارد. چرا کسی نیست که به این آقایان اعلام کند که دنیای امروز، تماما به‌هم‌پیوسته است و نمی‌توان بخشی از آن را از بدنه‌ی واحد جدا کرد؟ چرا کسی نمی‌گوید که بدون دسترسی داشتن به دنیای خارج، امید به زندگی در میان جوانان می خشکد؟ چرا گرتا تونبرگهای سرزمین ما، دائم باید به فکر دغدغه‌های ابتدایی باشند و فرصت شکوفایی را از دست بدهند؟

امید و انگیزه جوانان نابود می‌شود
ناامیدی جوانان این کشور را چطور باید جبران کرد؟ | منبع عکس: Unsplash

چرا کسی نمی‌گوید که برای تبادل اطلاعات و سرمایه با دنیای خارج از کشور به اینترنت واقعی نیاز داریم و نه آن برداشت خنده‌داری از اینترنت که با نام اینترنت ملی بر سر زبان‌ها انداخته‌اند؟ چرا کسی نمی‌گوید که برای راه‌اندازی چیزی به اسم استارتاپ – که گویا از چسباندن خودتان به مفهوم آن و انداختن عکس یادگاری در کنار اهالی‌اش خوش‌تان آمده – اصولا به اینترنت واقعی نیاز داریم؟ چرا شرایط را به سمتی هدایت می‌کنید که زندگی در ایران به زندگی در یک زندان شیشه‌ای تبدیل شود؟ آیا تا همین حالا به اندازه کافی بلا سرمان نیاورده‌اید که می‌خواهید با خودخواهی بچه‌گانه‌تان، همین امید نیم‌بندی که در دل‌مان مانده را هم بخشکانید؟ واقعا برای زنده نگه‌داشتن کدام طرز تفکر دست‌پاچه هستید؟

برای زنده نگه‌داشتن کدام طرز تفکر دست‌پاچه هستید؟

ما نه روسیه هستیم، نه چین و نه هیچ حکومت تمامیت‌خواه دیگری که شما ازشان الگو می‌گیرید. ایران باید شبیه خودش باشد و باید با الگوبرداری از دولت‌های انسانیت‌محور مدیریت شود. کمی به خودتان بیایید و به دوروبرتان نگاه کنید. به وجدان‌تان رجوع کنید و ببینید که آیا راه را درست رفته‌اید؟ آیا تحلیل کردن هزینه و منفعت را بلد هستید و می‌توانید بین هزینه‌ی انجام شده و نتیجه‌ی حاصله مقایسه‌ای انجام بدهید؟

وقتی به این فکر می‌کنم که کجای راه را اشتباه رفته‌ایم که افرادی با طرز تفکر شما باید بر ما حکومت کنند، به نتیجه درستی نمی‌رسم. لابد آه یتیمی یا ناله‌ی بیوه‌زنی پشت سرمان هست. وگرنه بعید می‌دانم در هیچ شرایط دیگری، پس‌رفت در اصول اولیه را تا این اندازه تجربه می‌کردیم.

شما را به خدا بس است. خسته‌مان کردید.

منبع عکس کاور این پست، سایت Unsplash است.

۰ ۰ رای
امتیاز کلی این نوشته
اشتراک
اعلان
guest

0 کامنت
فیدبک اینلاین
دیدن تمام کامنت‌ها